در قلب عرفان اسلامی، عشقی قرار دارد که فراتر از عشق دنیوی و جسمانی است؛ عشقی که سرچشمهاش حق تعالی است و مقصدش نیز همان ذات بیکران الهی.
عارفان مسلمان از جمله مولوی، ابنعربی، عطار و بیدل، عشق را نهتنها یک احساس، بلکه راهی برای شناخت حقیقت میدانند. این عشق، سالک را از خود جدا میسازد، او را ذوب میکند، و در نهایت به دیدار حق میرساند.
«عشق آن شعلهست کاندر جان برفروخت
هر دو عالم را به یک دم خاک بسوخت» — مولوی
ویژگیهای عشق الهی در عرفان:
-
بیقید و شرط: عارف خدا را نه برای بهشت میخواهد و نه از ترس دوزخ؛ بلکه تنها از سر عشق.
-
سوزنده و سازنده: عاشق در مسیر عشق، میسوزد اما همین سوختن است که او را از خود رها میسازد.
-
وسیلهی فنا: عشق، دروازهای است برای رسیدن به فنای در حق و یگانگی با حقیقت.
در این نگاه، عشق نه ابزار، بلکه هدف نهایی است. عاشق واقعی هرچه دارد میبازد، تا چیزی بر جای نماند جز خدا.